Tuesday, June 15, 2010

جناب نیک آهنگ کوثر آیا تفاوت تیر و تشر را می دانی؟



جناب نیک آهنگ آیا می دانی ما اکنون در حال جنگیم یا خیر؟ آیا می دانی که تو مسلح هستی و هنر کاریکاتور تو اسلحه توست؟ آیا سربازی رفته ای؟ آیا در سربازی به تو یاد داده اند که نباید اسلحه را به طرف سرباز خودی بگیری؟

در جنگ فرمانده به سرباز خودش تشرTashar()می زند ولی تیر نمی زند. تو هم باید با بیش از 40 سال سن و این همه ادعای روزنامه نگاری در داخل و خارج کشور باید این اصل ابتدایی را فهمیده باشی. لعنت بر پدرو مادر تمام کسانی که می خواهند موسوی یا کروبی را مقدس کنند هیچ انسان با شعوری دیگران را مقدس نمی کند ولی در عین حال نیز نباید به آنها شلیک کنی. می خواهی از موسوی انتقاد کنی انتقاد کن اما اسلحه کاریکاتورت را به طرف او نگیر و به او شلیک نکن. اگر فراموش نکرده باشی خودت هم کاندید شورای شهر شدی درصد کمی به تو رای دادند ولی موسوی با تمام ایراداتی که دارد مورد اعتماد مردم قرار گرفته همان مردمی که کاریکاتورهای تو به دلیل وجود آنان و اندیشه آنان محبوب و معروف شده. تو حق نداری اسلحه ات را به طرف رهبر آنان بگیری. موسوی مقدس نیست ولی یادت باشد از من و تو امثال من و تو تواناتر است. آری اجازه داری از او انتقاد کنی به تشر بزنی ولی به او تیر شلیک نکن. آنچه اکثر دوستان را عصبانی کرده استفاده تو از هنر کاریکاتورت در مخالفت با موسوی است نه انتقاد از او.

23 comments:

Anonymous said...

دوست عزيز - بنده قصد دفاع از نيك آهنگ كوثر را ندارم اما چرا مضوضوع را احساسي مي كني؟ بنظر بنده كاريكاتور بدي نكشيده اند و منطبق بر واقعيات است و هيچ توهيني هم به آقاي ميرحسين موسوي در اين كاريكاتور ديده نمي شود بلكه واقعيات را انعكاس داده اند. دوست عزيز چرا هنگام گله گذاري جدو آباد همديگر را يا گذشته همديگر را به رخ هم بكشيم كه تو راي آورده اي يا نياورده اي؟ به هر شكل كمي منطقي فكر كنيد انتظار ما از آقاي موسوي بيش از نوشت بياينه است.

Anonymous said...

آقاي كاريكاتوريست فكر ميكند موسوي به جاي بيانيه نوشتن بايد بلندگو بگيرد دستش بيايد توي خيابان و در نقش يك سر جوجه حمله به تلويزيون را فرماندهي كند

Anonymous said...

عزیز جان طرف کاریکاتوریسته این رو می فهمید یا خیر؟ این بیچاره رو توی تهران به خاطر کشیدن کاریکاتور تمساح زیر اخیه کشیدن اینجا هم بخاطر کشیدن کاریکاتور موسوی. این مواضع احساسی چیه شما می گیرید؟ فرمانده چی چیه؟ بعضی ها رو اگه ول کنن عکس موسوی رو توی ماه هم می بینن! دست بردارید از سر این کاریکاتوریست بدبخت. مگه این بیچاره موظفه هر چی می کشه به مذاق من خوش بیاد؟ به درک که من خوشم نیومد یا اصلا خود موسوی هم بهش بر خورد؟ این جنبش اگه نتونه نیک آهنگ رو به عنوان همراه خودش و بدن شرط قبول کنه به درد لای جرز دیوار می خوره! یک متن احساسی همراه با تحقیر نیک آهنگ نوشتی که چی؟ یارو کاندیدای شورای شهر تهران شد رای نیاورد خب که چی؟ واقعا که چی؟

Anonymous said...

خود جناب کاريکاتوريست تا وقتي تو ايران بود يه ذره بهش گير دادن در رفت . حالا انتظار دارد ديگران (که از نظر شجاعت قابل مقايسه با ترسوهاي فراري نيستند)بيايند و از جانشان بگذرند.کنار گود نشسته و ميگه لنگش کن.اگه راست ميگه يه سر تشريف بيارد ايران و فقط در يک راهپيمايي سکوت شرکت کند.مطمئنا جراتشو ندارد.بايد به اين آقا گفت امثال موسوي خيلي راحت تر و بهتر از جناب عالي ميتونستن تو خارج زندگي کنن و لي فرار نکردند و با آبرو ماندند و مبارزه کردند.

Anonymous said...

آقای نیک آهنگ کوثر یادش رفته خودش را هم در تصویر اضافه کند که در سال 1399 هنوز دارد کاریکاتور خامنه ای را میکشد!

Anonymous said...

منم با نظر نویسنده موافقم
اینکه آقای نیک آهنگ دلش برای ایران تنگ شده و می خواد به هر قیمت بیاد ایران جای احترام داره
اما نباید توقع داشته باشه که مردم انقلابی عمل کنن و توی 10 روز با هر قیمتی بساط این رژیم را جمع کنن
ما تغییرات بزرگ می خوایم نه انقلاب!
نتیجه حرام انقلاب 57 هنوز قربانی میگیره

و متاسفانه ایشان هم به درد سایر روزنامه نگاران مهاجر دچار شدن که از بستر جامعه فاصله گرفتن

تا این اثرشون را دیدم ناخودآگاه یاد ضرب المثل "دور گود وایساده می گه لنگش کن" افتادم

به امید روزی که نیک آهنگ عزیز را در ایران و با کارهای واقعی ببینیم...

Anonymous said...

بیجاره موسوی . یه مرد پیدا شده جونشو و ناموسشو گذاشته وسط .
حالا آقایون خارج نشین براش تعیین تکلیف میکنن .

Anonymous said...

به رخ کشیدن گذشته ی افراد کار مناسبی در این مطلب نبود.اما انتقاد کاملا وارده به جناب آقای کوثر
هیچ کس میرحسین را معصوم نمی داند!اما میرحسین رهبر جنبش ماست!حداقل تا دراین یک سال هیچ کار نابجایی ازش دیده نشده!درود بر شرفت میرحسین

Anonymous said...

دوستان من از موسوی خوشم نمبامد سختی ها و سیاست های غلط اقتصادیش را دوست نداشتم ولی الان بحث چیز دیگری است طالبان دم دروازهای تهرانه اگر متحد باشیم دشمنو شکست میدیم وگرنه 200 سال به عقب میریم انتخاب با ماست سرنوشت کره شمالی در انتظارمان است . هر که بذر ناامیدی رو در این شرایط حساس میکاره خاین است

Anonymous said...

دوستان سبز من بابا شما که هیچ کاره مملکتید و قدرت ندارید به یه کاریکاتور حالا غلط یا درست گیر دادید بعد انتظار دارید اونی که تو قدرته آزادی بیان رو قبول کنه.
مشکل فرهنگ ما ایرانی هاست نه سبز و قرمز

Anonymous said...

همه چیز رو نباید از دید منفی نگاه کنیم
من از این دید به این کاریکاتور نگاه مینکم:
موسوی تا هر وقتی که لازم باشه حتی سالهای بعد هم دست از حق مردم برنمیداره

Anonymous said...

کاریکاتور انتقادی بسیار زیباییست.

به نظر من نه فقط بد نیست بلکه خیلیم خوب.

از خواص جنبش سبز و آقای موسوی همین حسّ انتقاد پذیری هست.

اگه قرار بیش ما هم حرف خودمونو بزنیم و به دیگران اجازه انتقاد کردن ندیم، با رژیم فعلی چندان فرقی‌ نخواهیم داشت.

به عقییدهٔ من، انتقاد ۱ کی‌ از ارکان اصلی‌ پا یداری دموکراسی در حکومتهای دمکراتیک هست.

متشکرم.

سعید said...

سلام . کاملن موافقم . گویا آقای نیک آهنگ مشکلات شخصی اش را با جمهوری اسلامی می خواهد با به تمسخر گرفتن تلاش میر حسین و کروبی جبران کند . ایشان بدون توجه به موقعیت زمانی و مکانی آنچه را که فقط خود می پسندد و یا فکر می کند بیان می کند . هر کس در بیان دیدگاه های اش آزاد است . خرده ای از این نظر بر وی گرفته نمی شود . اما حداقل ادعایی سبز بودن و حمایت از جنبش را نکند . مانا نیستانی نمونه ی خوبی ست که ایشان می تواند از او بیاموزد .

سعید said...

کاریکاتور با تمسخر فرق می کند . کاریکاتور با بیان طنز و استفاده از نمادهای ملموس ذهن های شفاف و آگاه را قلقلک می دهد . اما آنچه از نیک آهنگ می بینیم بیشتر مسخره کردن تلاشی ست که با تمام توانش برای اعتلای ایران حرکت می کند . از ایشان انتظار نداریم که بیان نقد طنازانه اش را تعطیل کند . تنها اندکی وسعت نگاه اش را بیشتر کند .

Anonymous said...

بابا مگه بیچاره چی کشیده؟؟؟؟ اگه شما انتقاد پذیر نباشید پس چه فرقی با سران جمهوری اسلامی دارید کاریکاتور یعنی همین موسوی خدا که نیست البته خیلی از کاریکاتوریستا واسه خدا هم کاریکاتور میکشن!!!!

پارسا said...

سلام دوست عزیز، فکر میکنم من هم باید به شما بگویم که احساسی رفتار نکنید.
بنده هم یک سرباز سبزم؛ امادلیل نمیشود حقایق را نادیده بگیریم.
اصلا هدف این جنبش چیست؟
مگر چیزی بجز آزادی فضای نقده؟
آقای نیک آهنگ کوثر که اصلا سبز نیست.
خودش هم در مصاحبه با صدای آمریکا گفته بود که بی طرفه و اصلا اصلاحطلب نمی زنه.
ایشون فقط یک نقاد هستند و به نظر من ما برای حرکت به جلو نیازی جدی به انتقاد های سازنده ای نظیر این رو داریم.
این کاریکاتور قبل از ارائه منشور میرحسین بود. باید صبر کنیم ببینیم بعدا چه نقدی می کنه.
بدبخت راست میگفت. تا قبل از منشور رنگ اکثر بیانیه های موسوی یکی و مشابه بود و راه به جایی نمی برد.
بنده به عنوان یک همسنگر از شما دوست عزیز سبزم میخوام که اینچنین احساسی رفتار نکنید.
وگرنه فرق ما با احمدی نژاد که مورد تمسخر روسیه قرار گرفت و بهش گفتند که احساسی صحبت می کنید چیست؟!
ابزار ما منطقه دوست من، نه احساسات.
در همین منشور میرحسین، نوشته شده که مردم من همیشه منطق رو بر احساسات ارجح دونستند.
درسته؟

Anonymous said...

حسين وقتی شهيد شد اينقدر زجرش ندادند 2 روزه کارشو تمام کردند ميدونست حداقل زنشو نميکشند . ما داريم صحبت از مردی ميکنيم که يکسال هر روز 24 ساعته با خودش ميگه شايد يه ساعت ديگه اخرين بار باشه که همسرشو ميبنه . شايد زنگ بزن بگن بچهاشو مثل خواهرزادش کشتند. اين مرد در بند و اسيره. صحبت از تمرين دمکراسی در اين شرايط اشتباهه .موسوی به حمايت ما زنده است .هرشگونه ضعف ما علامت و چراغ سبزی به دشخيم خونخوار برای نابودی رهبرمان است

Anonymous said...

حسين وقتی شهيد شد اينقدر زجرش ندادند 2 روزه کارشو تمام کردند ميدونست حداقل زنشو نميکشند . ما داريم صحبت از مردی ميکنيم که يکسال هر روز 24 ساعته با خودش ميگه شايد يه ساعت ديگه اخرين بار باشه که همسرشو ميبنه . شايد زنگ بزن بگن بچهاشو مثل خواهرزادش کشتند. اين مرد در بند و اسيره. صحبت از تمرين دمکراسی در اين شرايط اشتباهه .موسوی به حمايت ما زنده است .هرشگونه ضعف ما علامت و چراغ سبزی به دشخيم خونخوار برای نابودی رهبرمان است

Anonymous said...

نیک آهنگ کار خیلی درستی می کنه. یا بار سهل انگاری خاتمی نیروی عظیم مردم رو در مقابل چهار نفر سپاهی به باد داد. این بار هم باید حواس رهبران باشه سهل انگاریشون همه چی رو به باد نده.
مثل مربی گری تیم فوتبال اگه حساب شده عمل نکنی و بگی مردم خودشون می دونن من بیانیه می دم. اونوقته که برزیل از کره شمالی می بازه

Anonymous said...

نه موسوی عددیه نه نیکآهنگ ! آخه مورچه چیه که کله پاچه اش چی باشه شماها دلتون رو خوش کردین
خسته کردین ملت رو با این اجق وجق بازیا بذارین زندگی کنن مردم

Anonymous said...

وقتی کسی بخواهد ذات دیکتاتور خودش را در قالب کلمات زیبا پنهان کنه همین حرفهایی را میزنه که شماها میزنین، که مثلا "شما حق داری به موسوی انتقاد کنی ولی حق نداری تخریب کنی" یا آنکه " شما میتونی نقد سازنده بکنی و نه نقد مخرب". لابد شما ها هم یک شورای نگهبان درست میکنین که تشخیص بده کدوم نقد سازنده است و کدام مخرب. بابا شما ها دهنتون را که باز میکنین نشون میدین که سبز الهی هستین. مثلا این یعنی چی که " کسی به فرمانده اش شلیک نمیکنه؟"، مگر شماها کشور را با پادگان اشتباه گرفتین که از این ادبیات استفاده میکنین؟ آیا قراره که یک حزب پادگانی بره تا یک حزب پادگانی دیگر جای آنرا بگیره؟ من نمیدانم در اینصورت مخالفت شماها با احمدی نژاد نامی جز جنگ قدرت داره؟ اصلا چه تفاوتی با حزب الهی ها و بسیجیها دارین؟ لابد قدرت ندارین و الا همان جنایتهای بسیجیها را میکردین. مگر کسی موظفه که مطابق نظر شما ها کاریکاتور بکشه؟ اگر هم کسی اینقدر ضعیفه که با این کاریکاتورها میخواهد ریزش کنه، همان بهتر که ریزش کنه. چرا باید آزادی انسانی را محدود کرد برای جذب و نگه داشتن هوادار؟ موسوی اگر هم اعتباری داشت با این بیانیه ای که در لغو راه پیمایی داد و با ان عذر بدتر از گناهی که آورد جریان سبز حکومتی (اصلاح طلبان حکومتی) را در جنبش آزادیخواهی ایرانیان بی محل و بی موضوع کرد. یک سال است که مافیای غالب عربده میکشد و جنایت میکند و تقصیر قتل و تجاوز و کشتار را به گردن موسوی و کروبی میاندازد و آقای موسوی هم با این اطلاعیه ای که داد و با ان دلیلی که آورد تمام ان حرفها را تایید کرد. من تعجب میکنم که شما سبز الهی هایی که اینقدر دل نازک و بی جنبه اید و کاریکاتور نیک آهنگ اینطور شما را ناامید میکند، چطور از اعلامیه لغو فراخوان به تظاهرات موسوی ناامید نشدید ان هم با ان بهانه که واقعا مرغ پخته را به خنده میاندازد. خوب آقای موسوی، تو که فکر میکنی با تظاهرات جان و مال مردم به خطر میفتد و لابد دلت هم میسوزد و تظاهرات مردم را هم لابد مسبب این فجایع میدانی که فرمان به لغو تظاهرات دادی، چرا این کار را یکسال پیش نکردی که سهراب و ندا و بقیه کشته شدگان هم زنده باشند. نیک آهنگ حق دارد بدون هیچ ترس و واهمه و هیچ اما و اگر و ماده و تبصره ای هر یک از مسوولین را نقد کند. یادمان نرود که اولین قدم برای تحکیم استبداد جمهوری اسلامی در فردای انقلاب، از ممنوعیت کشیدن ایت الله خمینی شروع شد. کسی که به عنوان یک سیاست مدار دموکرات وارد گود سیاست میشود باید انتقاد پذیر و پاسخگو باشد که متاسفانه آقای موسوی هیچ یک از اینها نیست.

Anonymous said...

وقتی کسی بخواهد ذات دیکتاتور خودش را در قالب کلمات زیبا پنهان کنه همین حرفهایی را میزنه که شماها میزنین، که مثلا "شما حق داری به موسوی انتقاد کنی ولی حق نداری تخریب کنی" یا آنکه " شما میتونی نقد سازنده بکنی و نه نقد مخرب". لابد شما ها هم یک شورای نگهبان درست میکنین که تشخیص بده کدوم نقد سازنده است و کدام مخرب. بابا شما ها دهنتون را که باز میکنین نشون میدین که سبز الهی هستین. مثلا این یعنی چی که " کسی به فرمانده اش شلیک نمیکنه؟"، مگر شماها کشور را با پادگان اشتباه گرفتین که از این ادبیات استفاده میکنین؟ آیا قراره که یک حزب پادگانی بره تا یک حزب پادگانی دیگر جای آنرا بگیره؟ من نمیدانم در اینصورت مخالفت شماها با احمدی نژاد نامی جز جنگ قدرت داره؟ اصلا چه تفاوتی با حزب الهی ها و بسیجیها دارین؟ لابد قدرت ندارین و الا همان جنایتهای بسیجیها را میکردین. مگر کسی موظفه که مطابق نظر شما ها کاریکاتور بکشه؟ اگر هم کسی اینقدر ضعیفه که با این کاریکاتورها میخواهد ریزش کنه، همان بهتر که ریزش کنه. چرا باید آزادی انسانی را محدود کرد برای جذب و نگه داشتن هوادار؟ موسوی اگر هم اعتباری داشت با این بیانیه ای که در لغو راه پیمایی داد و با ان عذر بدتر از گناهی که آورد جریان سبز حکومتی (اصلاح طلبان حکومتی) را در جنبش آزادیخواهی ایرانیان بی محل و بی موضوع کرد. یک سال است که مافیای غالب عربده میکشد و جنایت میکند و تقصیر قتل و تجاوز و کشتار را به گردن موسوی و کروبی میاندازد و آقای موسوی هم با این اطلاعیه ای که داد و با ان دلیلی که آورد تمام ان حرفها را تایید کرد. من تعجب میکنم که شما سبز الهی هایی که اینقدر دل نازک و بی جنبه اید و کاریکاتور نیک آهنگ اینطور شما را ناامید میکند، چطور از اعلامیه لغو فراخوان به تظاهرات موسوی ناامید نشدید ان هم با ان بهانه که واقعا مرغ پخته را به خنده میاندازد. خوب آقای موسوی، تو که فکر میکنی با تظاهرات جان و مال مردم به خطر میفتد و لابد دلت هم میسوزد و تظاهرات مردم را هم لابد مسبب این فجایع میدانی که فرمان به لغو تظاهرات دادی، چرا این کار را یکسال پیش نکردی که سهراب و ندا و بقیه کشته شدگان هم زنده باشند. نیک آهنگ حق دارد بدون هیچ ترس و واهمه و هیچ اما و اگر و ماده و تبصره ای هر یک از مسوولین را نقد کند. یادمان نرود که اولین قدم برای تحکیم استبداد جمهوری اسلامی در فردای انقلاب، از ممنوعیت کشیدن کاریکاتور ایت الله خمینی شروع شد. کسی که به عنوان یک سیاست مدار دموکرات وارد گود سیاست میشود باید انتقاد پذیر و پاسخگو باشد که متاسفانه آقای موسوی هیچ یک از اینها نیست. اگر هم قرار است که جابجایی در حد تغییر و تعویض حسن با حسین باشد، بدون آنکه ماهیت استبدادی سیستم حکومتی تغییر کند، که حیف از این خونهایی که ریخته شده و اساسا جان انسانها عزیزتر از اینست که فدای جنگ قدرت دیکتاتورها شود.

Anonymous said...

حمایت از جان و آزادی بیان آقای موسوی یا هر کس دیگری، با حمایت از دیدگاهها و مواضع وی فرق دارد. خواهش میکنم قضیه را با دید احساسی نگاه نکنید و حرفهای نیک آهنگ را هم تحریف نکنید. نیک آهنگ خواهان دستگیری و کشتار موسوی نیست، هیچ کس جز مافیای قالب خواستار چنین چنین چیزی نیست. حرف بر سر اینست که موسوی حائز شرایط رهبری خواسته های دموکراتیک ایرانیان، که قدمتی ۱۵۰ ساله دارد، را دارا نمیباشد. سعی نکنید با مظلوم نمایی و بازی با احساسات موسوی را به عنوان رهبر مردم جا بزنید. من بالشخصه با وجود اینکه آقای موسوی را رهبر مردم نمیدانم و حتی معتقدم که آقای موسوی خود دست در جنایات این رژیم داشته و باید پاسخگوی مردم در یک دادگاه صالحه باشد، بهیچ عنوان خواهان آسیب رسیدن به وی و یا خوانواده اش نیستم و از همین جا هم از تمام نهادهای بین المللی خواهش میکنم که اجازه ندهند که مافیای غالب صدمه ای به ایشان و یا اعضای خانواده و یا فامیلش بزنند. آقای موسوی بهمراه بقیه بنیانگذاران حزب الله و فاشیسم مذهبی فقط باید در یک دادگاه صالحه با حضور وکیل مدافع و با رعایت تمامی ضوابط یک دادگستری استاندارد مطابق قوانین حقوق بشر، و در حضور مطبوعات و افکار عمومی محاکمه و بر اساس رای قاضی چنین دادگاهی مجازات شود.